روز پدر مبارک
پدری که از ته دل دوستمان داشت.❤❤ این روزها وقتی به یاد حرفها و کارهایت میافتم، آسمان چشمانم بارانی میشود. حرفهایی که از ته دل
پدری که از ته دل دوستمان داشت.❤❤ این روزها وقتی به یاد حرفها و کارهایت میافتم، آسمان چشمانم بارانی میشود. حرفهایی که از ته دل
تو هر روز متولد میشوی؛ تولدت مبارک هر صبح چشمانت را به سمت پنجره میگشایی، نوری ضعیف از آن طرف پنجره میدمد و صبحی دیگر
داستان آشنایی من با کتاب راه هنرمند: کتاب راه هنرمند – بازیابی خلاقیت نویسنده: جولیا کامرون ترجمه: گیتی خوشدل چاپ اول: 1377 نشر پیکان صفحه:
این روزها تابستان بوی پاییز میدهد… نمیدانم چرا در فصل تابستان، از «پاییز» مینویسم! شاید چون پاییز را بیشتر دوست دارم. یا خاطرات تلخ و
«وقتدزدی» در روز روشن یا شب تاریک؟ امروز اول صبح بعد از نوشتن صفحات صبحگاهی، متنی از شاهین کلانتری در کانال مدرسهی نویسندگی با عنوان
سلام دوستان، من امروز با الهام از «کمپ ایدهپزی»، کار جدیی را به انجام رساندم. برای اشتراک گذاری نوشتههایم، به یک کانال تلگرامی نیاز داشتم.
به چالش صدروزه جملهورزی خوش آمدید. من امروز به چالش صدروزهی جملهورزی پیوستم. قرار است به شرط حیات، چالش صدروزهی جملهورزی را با بچههای
بهمن فرسی-لندن ۱۳۷۱ بهمن فرسی دربارهٔ شب یک شب دو مینویسد: امروز که بیست سالی از تاریخ نوشتن «شب یک شب دو» میگذرد، وقتی خود من به
نامه به انگشتهای نویسای من! چه رقصان با واژهها بازی میکنید…، انگشتهای نویسای من! چند روز پیش در یک جشن دامادی برای اولین بار