در لغت نامهی معین، «آینده» به معنی آتی، آتیه، بعدی و مستقبل آمده است.
دومین واژه در چالش جمله ورزی، واژهی «آینده» است.
میگویند کسی از آینده نیامده است، ولی همگی به آینده سفر خواهند کرد.
تو این حق را داری و میتوانی یک جا بنشینی و کاری نکنی، در این صورت توقع عجیب و غریبی از آینده نداشته باش، این تویی که آینده را میسازی.
بهتر است به جای ناامیدی از گذشته، و خیال بافی برای آینده، حال را از دست ندهیم و آینده را زیبا بیافرینیم.
جملههای من برای آینده ساده است. هدف از جملهورزی، نوشتن و به کار گرفتن جناب ذهن است که فراری است و بازیگوش.
قبل از هر جملهای از خودم، برخی از جملههای بزرگان را در بارهی «آینده» نقل میکنم.
- خوشبختی چیزی نیست که آن را برای آینده به تعویق بیندازید، بلکه چیزی است که برای زمان حال طراحی میکنید. (جیم ران)
- آینده، امروز شروع میشود نه فردا. ( پاپ ژان پل دوم)
- آینده بر زمان حال تاثیر میگذارد. (فردریش نیچه)
- هیچ چیز به اندازهی رویا در ساختن آینده موثر نیست. (ویکتور هوگو)
- هر انسانی میتواند با تغییر نگرش، آیندهی خود را تغییر دهد. ( ارل نایتینگل)
- اگر میخواهید آینده را تعریف کنید، گذشته را مطالعه کنید. (کنفوسیوس)
- آینده به آن چه اکنون آنجام میدهیم بستگی دارد. (مهاتماگاندی)
- من نمیخواهم آینده را پیشبینی کنم، ترجیح میدهم به زمان حاضر اهمیت دهم.(مهاتما گاندی)
- ریاضیات تنها روش دیگر برای پیشبینی آینده است. (رالف آبراهام)
- همیشه به یاد داشتهباشید که آینده یک روز در یک زمان فرا میرسد. (دن آچسون)
- اجازه ندهید سایه تاریک گذشته نور آینده را برباید.
- آینده به معنی وارد شونده، متضاد گذشته است.
- ریشه آیندهنگری چیست؟
- کسی از آینده نیامده و خبری نیاورده است.
- برای آیندهی موهوم، خودت را سرزنش نکن.
- آینده آن چیزی است که در انتظار من است و حالم را عوض میکند.
-
آینده، گذشتهای است که هنوز اتفاق نیفتاده است.
- نمیشود آینده را پیشبینی کرد.
- من به آینده فرزندانم امیدوارم.
- تو میتوانی آیندهات را امروز بسازی.
- آینده مشخص نیست.
- آینده ساختنی است، نه آمدنی.
- آینده ذهنم را به خودش درگیر میکند.
- گذشته، حال، آینده سه واژه برای جملهورزی است.
- آیندهنگری نه دغدغه، که برنامهریزی لازم دارد.
- آینده در راه است، از امروز لذت ببر و از گذشته درس بگیر.
- هرچه امروز بکاری، آینده درو میکنی.
- آینده روشن است، اگر خورشید در نگاهت باشد.
- آینده عطر قدمهای تو را دارد، آرام و رو به جلو.
- دست آینده در دست حال است.
- امروز به فکر آینده باش، فردا دیر است.
- برای آینده غصه نخور، قدم بردار.
- از آینده نترس، دوستدار آینده باش.
- از آینده گفتم، گذشته از یادم رفت.
- کسی از آینده نیامده.
- آینده بذری است که امروز میپاشی.
- از آینده خوب بنویس، همان اتفاق میافتد.
- پای آینده را با ناامیدی پیش نکش، حالت خراب میشود.
- آینده نهال است، نیاز به آبیاری دارد.
- به نهال آینده امیدوار باش.
- آن چه امروز کاشتهای، در آینده درو میکنی.
- آینده پاینده باد.
- نام دختر امروز، آینده است.
- آینده از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
-
آینده در دستان توانمند توست.
- با آینده خودت بازی نکن.
- به آینده فحش دادم حالم خراب شد.
- گذشته، گذشته است و آینده نیست./ تو دانی که عمر تو پاینده نیست.
- دستهای آینده ظریف و نازک است.
- از آینده میترسم. کاری برایش نکردم.
- آینده مبهم است.
- کلید آینده در دستان توانمند توست!
- با قدمها استوار و امیدوار به سمت آینده گام بردار!
- آینده مثل روز روشن است.
- من این جملهها را برای آینده زیر سقف چوبی اتاق مادر بزرگ در روستای کوران ترکیه نوشتم.
- میخواهم وبسایتم در آینده مرجع دانشآموزان و دوستداران زبان و ادبیات فارسی باشد.
- آینده را به خدا بسپار!
آینده ادامه دارد…
سلام به آینده
آیندهنویسی در جمعهای که گذشت.
جمعه 1403/6/2
عصر دلپذیری بود.
کارگاه کتابچه مدرسه نویسندگی با سلام و بیسلام، همراه با دوستان علاقهمند سر ساعت 4 شروع شد.
با ده کلمه پیشنهادی استاد کلانتری ده جمله نوشتیم تا در مرحله بعد دستی به سرو روی جملهها بکشیم، یا ماهیتشان را تغییر دهیم.
تعویض لباس استاد در زمانهای استراحت هم دیدنی بود، هم این فکر را به مغزم القا میکرد که میشود جملههای جدیدتر، با حال و هوای متفاوتتر و اثربخشتری نوشت.
خلاصه در ادامه نوشتن افتان و خیزان رسیدیم به تایپیدن صد جمله. صد جمله با هر عنوانی که دوست داریم. هرکی در باره هرچی دوست داشت مینوشت.
ابتدا تندنویسی را دیوانهوار به اندازه یک پومودورو (25 دقیقه) شروع کردیم.
با یک شرط که حواسمان باشد خیلی به خوشساختی و ترکیب درست جملهها فکر نکنیم.
یادم آمد مدتی زیادی از آخرین نوشتهام گذشته و وبسایتم را بهروز نکردهام. این بهترین فرصت برای دادرسی فراموششدگان بود.
تصمیم گرفتم در این فرصت محدود در باره آینده تند و تیز بنویسم و بعد از ویرایش به آیندهی چشم به راهم در وبسایت علاوه کنم و پرونده جملهورزی با آینده را ببندم.
بعد از مدتها کارگاه کتابچه چراغ نیمسوز آینده را در خانه دومم روشن کرد و دستی به سروروی در و دیوار غبارگرفتهاش کشید.
یکی از خاصیتهای تندنویسی، رهایی اندیشه و آزادسازی فکر است، رهایی از هر آنچه ذهن را در خود فروبرده و مچاله کرده است. نوشتن چین و چروک مغز را باز میکند.
تندنویسی نوعی تمرین اسبدوانی در جاده ناهموار است، چگونگی گذر از پستیها و بلندیها را به اسبسوار تازهکار میآموزد.
با صدای تقتق تایپیدن استاد کلانتری، همراه شدیم.
حاصل یک پومودورو (25 دقیقه) بیوقفه نوشتن، 798 واژه شد. حدود 93 جمله، طوری که از تنفس عمیق نوشتن شگفتزده شدم.
حواسم به جملههای تازه متولد شده است. این جملهها نیاز به تروخشک کردن دارند، به مرور هی سرمیزنم و راستوریسشان میکنم. فعلن با کمترین تغییر با همان شکل و شمایل اولیه نوشتم.
- آینده را پیشبینی نکن.
- برای آینده نقشه بکش.
- به آینده خوش آمدی.
- کجای آینده ایستادهای که نمیبینمت.
- وای از این آینده نیامده.
- گاهی باید برای گذر از حال، به آینده پرید.
- خاک بر سر گذشتهای که آینده را تباه میکند.
- از آینده میترسم چون تو را نمیبینم.
- برای آینده چه نقشهای در سر داری؟
- فرار از آینده ممکن نیست.
- قول بگیر از آینده و به خانه دعوت کن.
- پای گذشته را از آینده بِبُر، حالت خراب میشود.
- پیش آینده رفتم، از گذشته نالید.
- نمیدانم چه شد که این کارگاه را شرکت کردم؟ شاید آینده خواست.
- از آینده چه انتظار داری تو که در حالت تغییر ایجاد نمیکنی.
- بیگدار به آب نزن، آینده غرق میشود.
- صد نفر دارند همزمان در باره آینده صد جمله مینویسند.
- وای از این آینده پر تکرار!
- صدای تقتق کیبورد خبر از آینده نزدیک میدهد.
- خالی از آینده نیست حالم.
- با نوشتن به استقبال آینده رفتم.
- گذشته را نبش قبر کردم، آینده رویید.
- با دستان خالی سراغ آینده نرو.
- دیروز هم یک آینده بود.
- حال هم آینده میشود.
- امروزهای زیادی را فدای آینده کردم.
- خالی نیست دست آینده از کیسه امروزم.
- با ماشین زمان به آینده سفر کردم، آیندهای که نخواهم دید.
- اینقدر از آینده ننویس، حالت خراب میشود.
- خاک را بر سر آینده بریزی، آک میشود.
- از دست اینده حرصم در آمد.
- پای آینده را از حال قطع کن.
- پابرهنه رفتم سمت آینده.
- از بچهها پرسیدم برای آینده چه نقشه کشیدید؟
- کتاب آینده را خواندم.
- حالم از هرچه آینده است به هم میخورد.
- 37 جمله برای آینده نوشتم، کو تا صدجمله!
- از این به بعد منم و دست و پای آینده.
- دم آینده گرم، به آمدنش شک ندارم.
- امان از حساسیت چشمان آیندهنگر.
- برای آینده چه پیامی داری؟
- دید مثبتی به آینده ندارم.
- شب شد و آینده به حال نیامد.
- بچهها حال را دوست دارند، بزرگترها آینده را.
- از بچهها یاد بگیر، سیری حال را فدای گرسنگی آینده نمیکنن.
- میخوای حالت خوب بشه، از آینده دست بکش.
- تو حال و هوای حالم، از آینده خبرم نیست.
- کارم شده حالنویسی، آینده رو بیخیالم.
- امروز رو به آینده موکول نکن.
- همسرم زاده حال است و من مرده گذشته.
- خراب آیندهام.
- قراره فقط بنویسم و به آینده فکر نکنم.
- طناب آینده را تاباندم.
- از کدام دیار میایی؟ از آینده.
- خاطرات گذشته حال آینده را به هم میریزد.
- روزانه چقدر خرج آینده میکنی؟
- کاش آینده در حال بود.
- مادرم از آینده میترسید.
- خواهرم از آینده ترسید و مرد.
- رسانهها آیندههراسی را ترویج میکنند.
- معلوم نیست در آینده چه بلایی سر کشور بیاید.
- دوست دارم آینده خوبی برای خودم رقم بزنم.
- آینده با حرف ساخته نمیشود.
- آفریدگار آینده تویی، مهتاب!
- پیش به سوی آینده.
- آینده دروغ است، حال را دریاب.
- امروز به آینده پاتک زد.
- آینده به رنگ خاکستری است.
- آینده را پیر میبینم.
- اگر امروز نخندی، آینده میگریی.
- فرصت را از دست نده، فرصت یعنی آینده.
- جملاتم برای آینده ته کشید.
- برای آینده بنویس که چقدر دوستش داری.
- چه شد آینده را برای جملهورزی گزیدم؟
- گزینش را به آینده بسپار!
- با حال و آینده جمله بساز!
- صد جمله با آینده بساز!
- ساختن جمله با آینده آسان نیست.
- از دست آینده فرار نکن!
- سوار ماشین زمان شدم و به پنجاه سال آینده سفر کردم.
- سفر باحالی است، رفتن به آینده.
- وقتی از آینده برگشتم، پنج ساعت بیشتر عمر کردم.
- کره جنوبی را برای سفر به آینده انتخاب کردم.
- سال، حال، امسال، یک آینده باحال.
- 50 سال از آینده به عقب برگشتم.
- کاش جایی باشد برای آیندهنگری.
- شادی اینده را مدیون امروزم.
- برای شاد بودن در آینده، حالت رو خوب زندگی کن!
- حال خوب آینده را خوب میکند.
- با پای آینده به حال آمدم.
- با عجله حال آینده را پرسیدم.
- آینده منتظر کسی نمیماند.
- فکرم به درد آینده نمیخورد.
- آینده آرامشبخشی را برایت آرزومندم.
- آدمها از دست آینده به گذشته پناه میبرند.
- هر ذهنی قدرت تصورگری آینده را ندارد.
- گاهی دور شدن از آینده، خوابآور است.
- با غرولند آینده درست نمیشود.
- امیدوارم صحبت از آینده، حال دلمان را خوب کند.
- کلید آینده در دستان تو است.
آینده را برای آیندگان زیبا بنگار!
از این که صد جمله آخر را یک نفس در کارگاه کتابچه مدرسه نویسندگی شاهین کلانتری به همراه دوستان حاضر آنلاین نوشتم، خوشحالم. رقابت سالم، کارها را به شکل دلخواه پیش میبرد. انگیزه و اشتها را برای نوشتن صد چندان میکند.
این جملهها در آینده نزدیک، بازخوانی و به روز میشود.
مهتاب صادقی
3 پاسخ
لذت میبرم از نوشتهاتون،👍👍
لطف داری عزیزم. مرسی که هستی.
ممنون الهه جان که هستی و میخونی