خاطره نویسی
خاطرات مدرسه

خاطرات مدرسه1

اولین روز مدرسه، اولین تجربه ❤️عزیزتر از جانم، «تو در هر جای این مرزوبوم که باشی، چشم امید ایران‌زمینی و آینده را خواهی ساخت. اینک

ادامه مطلب »
خاطره نویسی

صدای مادرم

یک شب، خواب مادرم را دیدم، یک کاسه میوه خشک، در دستش بود. گفتم: ” مادر جان، از کجا آوردی؟” گفت: “فاطمه‌خانم، دخترعمویت داد.” روزی

ادامه مطلب »